عشق یعنی...

 

تو همه جا هستی و من از تو بی خبرم،صدایم میکنی و من نمی شنوم ،تو نگاهم می کنی و من نمی بینم

 

میدونی چیه دوست من...

من مثل خیلی از آدما، اسیر زندگی های امروزی شده ام؛زندگی هایی که آدماش سرد شده اند و گرمای محبت در آنها نقشی نداره،زندگی هایی که ویروس عجله و شتاب همه رو بیمار کرده و هیچکس حتی فرصت یه سلام کوچولو رو هم نداره

 زندگی هایی که همه از هم بی خبرند و فرصت آشتی و مهربونی جای خودش رو به قهر و نامهربونی داده؛زندگیهایی که آدماش شاهد پرواز قاصدک امید نشستن و در عوض کاکتوس یاس و نا امیدی به زندیگیشون سایه انداخته،زندگیهایی که پل شادی پرپر شده و خار غم روح و روان رو زخمی می کنه ،زندگیهایی که حضور خدا در اونها کمرنگ شده و آدماش خدایی نیستن.

ای خدای من

میدونم تا تو فاصله ای نیست فاصله ی من تا تو به اندازه ی یک نیایش خالصانه و به اندازه ی یه نگاه صمیمانست.

با نگاه مهربون و لبخند شیرینت نامهربونیهای منو ببخش و به خاطر اینکه تو را فراموش کردم سرزنشم نکن.

دست نیازم را به درگاهت بلند میکنم و از صمیم قلب صدایت می زنم.

خدای من دوستت دارم...دوستم داشته باش 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 10:46 توسط دینا| |


Power By: LoxBlog.Com